Web Analytics Made Easy - Statcounter

مازندمجلس:   به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، تحقيقات در اين پرونده از چهارم اسفند‌ماه سال 95شروع شد. آن روز گزارش قتل زني جوان به پليس و قاضي ويژه قتل تهران اعلام شد وتيم تحقيق راهي آپارتماني در جنوب‌شرق تهران شدند. مقتول زني افغان حدودا 37ساله بود كه دست و پايش با طناب بسته شده و بر اثر خفگي جانش را از دست داده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همسرقرباني گفت:

من در شركتي كار مي‌كنم و شيفت شب هستم. معمولا از ساعت 7غروب تا 7صبح روز بعد به سركار مي‌روم. امروز صبح وقتي به خانه برگشتم با جسد همسرم روبه‌رو شدم و پليس را خبر كردم. به گفته شوهر قرباني، تمام طلا و جواهرات همسرش سرقت شده بود و با توجه به شواهد موجود فرضيه جنايت از سوي يك آشنا قوت يافت؛ فردي كه براي گمراه كردن پليس دست به صحنه‌سازي زده‌ بود تا موضوع را سرقت جلوه بدهد.

 

سرنخي كه مي‌توانست پليس را به قاتل برساند، بررسي مكالمات تلفن همراه قرباني بود. كارآگاهان به بررسي تماس‌هاي وي پرداختند و در چت‌هاي تلگرام پي بردند كه اين زن با پسرجواني در ارتباط بوده است. پسر جوان حتي يك شب پيش از جنايت به مقتول پيام داده بود. همين پيامك‌ها، ‌دست قاتل را رو كرد و كارآگاهان 2هفته پيش متهم را كه جواني 24ساله بود گير انداختند.

 

متهم وقتي تمام شواهد را عليه خود ديد لب به اعتراف گشود و درخصوص جنايت گفت: من كارگر رستوراني در تهران هستم كه حدود 4سال پيش مقتول به همراه دوستش به رستوران من آمد و دستور پخت يكي از غذاها را از من پرسيد. آن روز شماره موبايل مقتول را گرفتم تا دستور پخت غذا را برايش بفرستم و همين موضوع باعث آشنايي ما شد.

 

وي ادامه داد: مدتي كه گذشت تصميم گرفتم به اين آشنايي پايان دهم اما زن جوان دست بردار نبود. او مرتب از من ايراد مي‌گرفت و تحقيرم مي‌كرد. من كه از اين وضعيت خسته شده بودم شب حادثه به خانه‌اش رفتم تا با هم صحبت كنيم اما بين ما درگيري رخ داد و او يك سيلي در گوشم زد، من هم عصباني شدم و سرش را محكم به ديوار كوبيدم كه از هوش رفت. خيلي ترسيدم و دستانش را از پشت‌سر با طناب بستم. پس از آن خفه‌اش كردم و براي گمراه كردن مسير پرونده، تمام طلاهاي قرباني را سرقت كردم اما راستش اصلا فكرش را نمي‌كردم كه لو بروم. اين متهم پس از اقرار به جنايت، با دستور قاضي پرونده در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفت.

 

 

منبع: مازند مجلس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۲۵۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...

همشهری آنلاین؛ حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، مردی معتاد بود که اردیبهشت سال۱۴۰۱ دست به جنایت زده بود. وی با ادعای اینکه پسرعمویش با سحر و جادو زندگیش را نابود کرده، نقشه قتل او و اعضای خانواده‌اش را کشید. او گرچه توانست پسرعمویش را به قتل برساند اما دختر و همسر مقتول با زیرکی از خانه گریختند و باعث دستگیری قاتل شدند.

ماجرا از این قرار بود که روز حادثه زنی با پلیس تماس گرفت و گفت پسرعموی همسرش وارد خانه شان شده و جان همسرش را گرفته است. وی گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه ما شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش چاقویی بیرون کشید و بی‌محابا چند ضربه به شوهرم زد.

وی ادامه داد: او سپس قصد داشت به من و دخترم حمله کرد که ما وحشتزده فرار کردیم و از خانه خارج شدیم و در را به روی قاتل قفل کردیم. بعد با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستیم تا اینکه یکی از آنها با پلیس تماس گرفت و کمی بعد نیز قاتل دستگیر شد.

متهم به قتل در بازجویی ها ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: پسرعمویم زندگیم را به تباهی کشانده بود.

ده سالی می شد که مرا سحر و جادو کرده بود و من تصمیم گرفتم با کشتن او و خانواده اش این جادو و طلسم ۱۰ ساله را باطل کنم اما فقط موفق شدم پسرعمویم را بکشم، همسر و دخترش از دستم قسر رفتن. وی ادامه داد: ده سال قبل در اطراف خانه ام یک نوشته عجیب پیدا کردم. نوشته را از داخل جوی آب پیدا کردم و به سراغ یک آینه بین در شهرستان دیگری رفتم. او برگه را دید گفت پسرعمویت تو را جادو و طلسم کرده است. از همان زمان زندگی من تحت تاثیر جادوی او قرار گرفته و دست به هرکاری می زد با شکست مواجه می شدم.

این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص وی آغاز شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته به ایستگاه پایانی زندگیش رسید و به دار مجازات آویخته شد.

درگیری مرگبار در پارک

دومین قاتلی که نتوانست طلوع خورشید روز چهارشنبه را ببیند، فردی بود که پنجم شهریور سال ۹۵ به خطر چشم تو چشم شدن و شکستن قلیان مرتکب قتل شده بود.

کارآگاهان در تحقیقات میدانی ‌اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از قتل، با جوانی به نام سعید درگیری داشته که پس از پایان دعوای اول، دایی سعید برای حمایت ‌از خواهرزاده اش وارد دعوا شده است. آنطور که مشخص بود او در هواخواهی از خواهرزاده اش دست به جنایت زده و فراری ‌شده بود. شاهدان می گفتند شب حادثه سعید (خواهرزاده متهم) در پارکی در جنوب پایتخت به همراه دوستانش مشغول کشیدن قلیان ‌بود که درآنجا به دلیل شکستن شیشه قلیان و چشم تو چشم شدن با مقتول درگیر شد. در چنین شرایطی ماموران راهی محل زندگی ‌او شدند اما متهم به قتل فراری شده بود. ماموران با دستور قاضی پدر وبرادر متهم اصلی پرونده را به اتهام تلاش در فراری دادن قاتل ‌دستگیر کردند. همین کافی بود تا ماموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی مخفیگاه وی را درگاراژی متروکه در جنوب تهران ‌شناسایی و ۱۱ مهرماه سال ۹۵ دستگیرش کردند.

فرصت زندگی

سومین قاتلی که سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت، دهم مهر ماه سال ۹۹ مرتکب جنایت شده بود. وی اگرچه مانند دو قاتل دیگر پای چوبه دار رفت اما با گریه و التماس از اولیای دم خواست تا به او مهلت زندگی بدهند. التماس های او نتیجه داد و در واپسین لحظات، اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. اختلاف قاتل و مقتول بر سر معامله موتور بود.

وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی از آنها و زخمی شدن دیگری ختم شد.

متهم به قتل پس از بهبودی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم که یکی از دوستانم مقتول را به من معرفی کرد. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم و من مبلغ ۲۷ هزارتومان به عنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه بود که فروشنده موتور به خانه ام آمد. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانه ام بزند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم.

متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر این حکم زدند اما توانست از مجازات مرگ فرار کند و از اولیای دم مهلت یک ماهه بگیرد.

کد خبر 849443 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت زندان اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • خودسوزی داماد بعد از جنایت هولناک | اداهای پدر باعث قتل دختر شد
  • پایان فرار قاتل در «گرمدره»
  • قاتل فراری در گرمدره دستگیر شد
  • قتل فجیع در خانه مجردی با ادعای مسائل اخلاقی و زشت!
  • کلاهبرداری با رسید جعلی
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
  • راز معمای جسد بی‌سر مرد افغانستانی در اتوبان همت تهران فاش شد
  • راز معمای جسد بی‌سر مرد افغانستانی در اتوبان همت تهران فاش شد ؛ کشف سر مقتول در یک باغ!
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش